به گزارش مشرق، دوم فروردين سال گذشته بود كه مأموران پليس تهران از مرگ مشكوك مردي جوان
در يكي از بيمارستانهاي شهر با خبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به مرد
34 سالهاي به نام شايان بود كه به علت اصابت چاقو به سينهاش فوت شده بود.
همچنين آثار جراحت روي نقاط مختلف بدن ديده ميشد. شهره، همسر اين مرد كه
او را به بيمارستان منتقل كرده بود، وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، گفت:
لحظاتي قبل با شوهرم مشاجره كردم. او عصباني شد و با چاقو خودزني كرد. من
هم او را با كمك همسايهها به بيمارستان منتقل كردم، اما تلاش پزشكان براي
نجات وي ثمري نداشت و او فوت شد.
بعد از انتقال جسد به پزشكي
قانوني مشخص شد كه ادعاي شهره درباره خودزني شوهرش درست نيست بلكه وي با
ضربه چاقو به قتل رسيده است بنابراين زن 35 ساله به اتهام قتل بازداشت شد.
شهره گفت روز حادثه من و شوهرم در خانه تنها بوديم و حادثه به علت
درگيرياي كه بين ما ايجاد شد، رقم خورد. با كامل شدن بررسيها و از آنجا
كه شواهد كافي عليه شهره موجود بود، بازپرس وي را به اتهام قتل عمد مجرم
شناخت و پرونده براي رسيدگي روي ميز هيئت قضايي شعبه چهارم دادگاه كيفري
استان تهران قرار گرفت.
صبح ديروز بعد از رسميت يافتن جلسه از سوي
قاضي عبداللهي، نماينده دادستان تهران در دفاع از كيفرخواست گفت: براساس
تحقيقات قضايي شهره گناهكار است و برايش درخواست صدور مجازات قانوني دارم.
پس از اينكه اولياي دم درخواست قصاص كردند، متهم به درخواست قاضي در جايگاه
قرار گرفت.
او اتهامش را انكار كرد و گفت: من و شايان دختر خاله و پسر
خاله بوديم. هشت سال قبل او به خواستگاريام آمد و با هم زندگي مشتركمان را
شروع كرديم. شايان رنگكار بود و درآمد زيادي نداشت به خاطر همين من براي
كمك به مخارج خانه در يك خياطي كار ميكردم.
وي ادامه داد: مدتي قبل از حادثه بود كه در لباسهاي شوهرم مواد مخدر پيدا كردم و سر اين موضوع گاهي با او مشاجره ميكردم. شهره گفت: خانواده شوهرم هميشه در زندگي ما دخالت ميكردند؛ چراكه ما صاحب فرزند نميشديم. وقتي در اين باره اقدام كرديم، متوجه شديم كه مشكل به شوهرم مربوط ميشود. البته خانوادهاش اين موضوع را نميدانستند و من را مقصر ميدانستند. آنها اصرار ميكردند شايان من را طلاق دهد تا بتواند دوباره ازدواج كند و صاحب فرزند شود.
شهره در شرح حادثه هم گفت: نوروز سال قبل بود كه تصميم گرفتيم به سفر عيد برويم. شوهرم مايل به سفر نبود، اما وقتي اصرارهاي من را ديد قبول كرد. او عاشق سريال جومونگ بود و سيديهايش را گرفته بود و بيشتر وقتها آن سريال را نگاه ميكرد. آن شب من مشغول بستن ساكها شدم و از شوهرم خواستم استراحت كند، اما نشست و جومونگ تماشا كرد. ساعت 3 صبح بود كه من را از خواب بيدار كرد و گفت: از رفتن به سفر منصرف شده است. من به حرفش توجه نكردم و خوابيدم. صبح روز حادثه وقتي از خواب بيدار شدم، او را به رفتن به سفر راضي كردم. همان موقع خواهرش تماس گرفت و گفت قرار است برادرش همراه خانواده به خانه ما بيايد. من ماجرا را براي شايان توضيح دادم. او عصباني شد و خواست با برادرش تماس بگيرم و ماجراي سفرمان را مطرح كنم كه قبول كردم. وقتي به طرف تلفن رفتم با لگد ضربهاي به من زد. بعد چاقویي برداشت و نميدانم چطور خودزني كرد. من پشت سر او بودم و لحظه زدن ضربه را نديدم. وقتي برگشت ديدم چاقو را در سينهاش فرو كرده است. بعد هم روي زمين افتاد.
قاضي گفت: گزارش كارشناسان پزشكي قانوني نشان ميدهد كه ضربه خودزني نبوده است، بلكه فرد ديگري آن را وارد كرده است. متهم گفت: من اين گزارش را قبول ندارم.
قاضي عبداللهي بعد از شنيدن آخرين دفاع شهره و وكيل مدافع وي با اعضاي دادگاه وارد شور شد.